دستهايم برات شعر مي نويسد اما تو هر گز نخواهي خواند
آتش عشق در چشمانم غوطه مي زند ولي تو هرگز نخواهي ديد
نه تو هرگز مرا نخواهي فهميد و من با اينهمه اندوه از كارت خواهم گذشت
و باز تو درك نخواهي كرد