سفارش تبلیغ
صبا ویژن

[ و فرمود : ] آنجا که گفتن باید خاموشى نشاید ، و آنجا که ندانند ، به که خاموش مانند . [نهج البلاغه]

...کاش عاشق می شدم اما
نویسنده :  پرنیاجان
حالا به رابطه ی دو تا چشم دقت کردی ؟؟ با هم باز میشن - با هم بسته میشن - با هم میخندن - با هم گریه میکنن - با هم میچرخن . جالب اینجاس که هیچکدوم هم اون یکی رو نمیبینه . دوستی یعنی این !!!! حالا دقت کردی این دو تا چشم فقط زمانی که یه دختر جلوشون ظاهر میشه یکیشون بسته میشه و اون یکی باز میمونه (چشمک) . نتیجه گیری اخلاقی : دختر حتی بهترین و محکم ترین روابط دوستی رو هم به هم میزنه
پنج شنبه 86/2/27 ساعت 9:50 صبح
نویسنده :  پرنیاجان

بس که دیوار دلم کوتاهست ..هر که از کوچه تنهایی من میگذرد..به هوای هوسی هم که شده...سرکی میکشد و میگذرد

 

گفتی مرا دوست نداری گله ای نیست، بین من و عشق تو ولی فاصله ای نیست . گفتم که کمی صبر کن و گوش به من کن، گفتی:که نه باید بروم حوصله ای نیست. پرواز عجب عادت خوبیست ولی حیف، تو رفتی و دیگر اثر از چلچله ای نیست. گفتی که کمی فکر خودم باشم، و آن وقت جز عشق تو در خاطر من مشغله ای نیست. رفتی تو ،خدا پشت و پناهت به سلامت. بگذار بسوزد دل من مساله ای نیست


سه شنبه 86/2/25 ساعت 11:38 صبح
نویسنده :  پرنیاجان

ای کاش می شد از گل آلاله کلبه ساخت و در آن نشست و رفت به دنیای زندگی مفهوم زندگی نه به معنای بودن است در یک گل است لذت معنای زندگی تا آخرین نگاه به یاد تـــوام ، بدان دل هر آنچه می کند همه آن بردی تـــو قلـــب مرا بـرده ای و رفته ای زدست قلب تمام عشق پرستان فدای تـــــــو


سه شنبه 86/2/25 ساعت 11:36 صبح
نویسنده :  پرنیاجان

من به درماندگی صخره و سنگ , من به آوارگی ابر و نسیم , من به سرگشتگی آهوی دشت ؛ من به تنهائی خود میمانم , من در این شب که بلند است به اندازه حسرت زدگی , گیسوان تو بیادم می آید . تو تماشا کن که بهاری دیگر پاورچین پاورچین از دل تاریکی می گذرد و تو در خوابی و پرستوها خوابند و تو می اندیشی به بهاری دیگر و به یاری دیگر . حیف اما من و تو دور از هم میپوسیم . غمم از وحشت پوسیدن نیست غمم از زیستن بی تو در این لحظه پر مهر دلهره است . دیگر از من با خاک شدن راهی نیست .


سه شنبه 86/2/25 ساعت 11:36 صبح
نویسنده :  پرنیاجان

ره میخانه و مسجد کدام است

که هر دو بر من مسکین، حرام است

 

نه در مسجد گذارندم که رند است

نه در میخانه، کاین خمار، خام است

 

میان مسجد و میخانه، راهی است

بجویید ای عزیزان، کاین کدامست

 

به میخانه امامی مست، خفته است

نمی‌دانم که آن بت را چه نام است

 

مرا کعبه، خرابات است امروز

حریفم قاضی و ساقی، امام است

 

برو عطار کاو خود می شناسد

که سرور کیست، سرگردان کدام است


پنج شنبه 86/2/20 ساعت 12:0 عصر
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دوستم داشته باش
[عناوین آرشیوشده]
فهرست
88235 :کل بازدیدها
23 :بازدید امروز
10 :بازدید دیروز
پیوندهای روزانه
درباره خودم
...کاش عاشق می شدم اما
پرنیاجان
من پرنیا20سالمه و خواهر پرهام هستم و خیلی دوستش دارم به خاطر اون کارش را ادامه می دم تا ببینیم خدا چی می حواد به هر حال نظر یادتون نره ممنونم
حضور و غیاب
لوگوی خودم
...کاش عاشق می شدم اما
لوگوی دوستان
لینک دوستان
شب عشق
بتو می مانم ولی تنها
عشق داغ
اشتراک
 
آرشیو
زمستان 1386
پاییز 1386
تابستان 1386
بهار 1386
طراح قالب