نمی دانم چرا ما انسان ها عادت داریم آبی وسیع آسمان را رها کنیم و جذب آبی کوچک چشمانی شویم که عمقی ندارد با اینکه می دانیم روزی بسته خواهد شد اما آسمان کی بسته خواهد شد
---
خوردن شیرینی خیلی راحته، خواندن داستان شیرین خیلی راحته، اما پیدا کردن دوست شیرین خیلی سخته! ، تو چطوری منو پیدا کردی؟
---
زندگی چیست ؟ اگر خنده است چرا گریه میکنیم ؟ اگر گریه است چرا خنده میکنیم ؟ اگر مرگ است چرا زندگی می کنیم ؟ اگر زندگی است چرا می میریم ؟ اگرعشق است چرا به آن نمی رسیم ؟ اگرعشق نیست چرا عاشقیم؟:-؟؟
---
بوسه اسم است چون عمومی است بوسه فعل است چون هم لازم است هم متعدی بوسه حرف تعجب است چون اگر ناگهانی باشد طرف مقابل را مات و مهبوت میکند بوسه ضمیر است چون از قید انسان خارج نیست بوسه حرف ربط است چون 2 نفر را به هم متصل میکند
---
به ترکه میگن نظرت در مورد گل چیه؟ میگه : خیلی خوبه... خوش بو... قشنگه... همانظور که خدا در قرآن می فرماید : گل هوالله احد
---
اشتباها درج شده بود..................................
---
هر چیزی که دیدم همه بگذاشتنی بود جز یاد تو ای دوست که آن داشتنی بود
---
خواص گوسفند :1-بو می دهد 2-سبزی می خورد 3- گاهی می خوابد 4-پرواز نمی کند 5-اف های سر کاری را با دقت می خواند
---
عجب رسمیه رسم زمونه، اس ام اس شد کار شبونه، میرن مسیجا از اونا فقط هزینه هاشون به جا میمونه، چی شد اون ترکه کجاس اون لره، جکاشون چی شد، خدا میدونه!!
---
سکوتم را به باران هدیه کردم .. تمام زندگی را گریه کردم… نبودی در فراق شانه هایت … به هر خاکی رسیدم تکیه کردم
---
دیشب تو فکرت بودم که یک قطره اشک از چشمام جاری شد...از اشک پرسیدم چرا اومدی؟گفت:آخه تو چشمات کسی هست که دیگه اونجا جای من نیست..
---
یکی باش برای یک نفر ....نه تصویری مبهم در خاطره ها...
---
میگن لبخند ربطی به مرگ نداره ولی تو بخند تا من برات بمیرم...
---
وقتی برگهای پاییز رو زیر پاهات له میکنی یادت باشه روزی بهت نفس هدیه می کردن..
---
مهم نیست چند بهار در کنار هم زندگی کنیم.مهم اینه که چند لحظه بهاری زندگی خواهیم کرد
---
عجب چرخ عجیبی : زن از سوسک میترسه _ سوسک از موش میترسه _ موش از گربه میترسه _ گربه از سگ میترسه _سگ از مرد میترسه _ مرد از زن میترسه
---
اگه یه روز دیدی که تموم درخت های کوچه و محلتونو بریدن اصلا ناراحت نشو ... چون هنوز منو داری که بهم تکیه کنی
---
ازم پرسید: دوستم داری؟ گفتم آره...گفت چقدر؟ گفتم از اینجا تا خدا...اشک تو چشاش جمع شد و گفت: مگه الان نگفتی که خدا از همه چیز به ما نزدیک تره
---
به نیوتن گفتندبرای چی از افتادن سیب تعجب کردی نیوتن برای اینکه من زیر درخت گلابی نشسته بودم
با اینکه ندیدمت دلم هر روز برایت تنگ می شود. بدیش این است که می دانم تو هستی. کاش نبودی! مثل هزاران چیز دیگر که توی این دنیا نیست ولی آدم ها باز الکی دنبالشان می گردند، نمی دانم، شاید بشود اسمش را گذاشت دلخوشی. دلخوشی من هم این است که میدانم هستی
---
یه روز مدیر مهد کودک به یکی از بچه ها میگه: تو مامان داری؟ میگه نه! میگه بابا داری؟ میگه نه! مرده میگه پس چی داری؟ میگه جیش دارم؟
---
یک دقیقه سکوت برای رویاهای شیرین کودکی، که هرگز باز نخواهند گشت!
---
یک به اضافه یک می شود دو. من به اضافه تو می شویم تو. دو منهای یک می شود یک. تو منهای من می شود تو. به خاطر همین است که فکر می کنم موجودیت من در همان دایره کوچک زیر علامت سئوال خلاصه می شود و تو چه بدون من چه با من همیشه تو می مانی!!!!!!!
---
آخرین خبر از اون دنیا : مقامات شهرداری تهران پل صراط رو برداشتن بجاش دور برگردون گذاشتن